کار مده نفس تبه کار را
در صف گل جا مده این خار را

کشته نکودار که موش هوی
خورده بسی خوشه و خروار را

چرخ و زمین بندهٔ تدبیر تست
بنده مشو درهم و دینار را

همسر پرهیز نگردد طمع
با هنر انباز مکن عار را

ای که شدی تاجر بازار وقت
بنگر و بشناس خریدار را

چرخ بدانست که کار تو چیست
دید چو در دست تو افزار را

بار وبال است تن بی تمیز
روح چرا می‌کشد این بار را

کم دهدت گیتی بسیاردان
به که بسنجی کم و بسیار را

تا نزند راهروی را بپای
به که بکوبند سر مار را

خیره نوشت آنچه نوشت اهرمن
پاره کن این دفتر و طومار را

هیچ خردمند نپرسد ز مست
مصلحت مردم هشیار را

روح گرفتار و بفکر فرار
فکر همین است گرفتار را

آینهٔ تست دل تابناک
بستر از این آینه زنگار را

بر این خانه از آنرو گذشت
تا بشناسد در و دیوار را

چرخ یکی دفتر کردارهاست
پیشه مکن بیهده کردار را

دست هنر چید، نه دست هوس
میوهٔ این شاخ نگونسار را

رو گهری جوی که وقت فروش
خیره کند مردم بازار را

در همه جا راه تو هموار نیست
مست مپوی این ره هموار را


پروین اعتصامی


اشعار شاعران معاصر

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

توليدي کفش آموزش چرم دوزی|خریدکیف چرم|کارآفرینی فروشگاه اینترنتی آهن و میلگرد nothinggg منطق بیان کسب درآمد اینترنتی کسب و کار اینترنتی بازاریابی اینترنتی معرفی بهترین فروشگاههای لوازم جنسی مقالات علمي روش سرمایه گذاری با سود خوب در بورس سهام