گاهی همينطوری از خانه بزن بيرون
بیخيالِ هر چه که هست!
وَهمِ هوا از حيرتِ نمورِ علف لبريز است
خنکاست
خدايی کن!
عشق همين است ديگر.
تو بايد از گردنههای بارانگيرِ بسياری بگذری
اين را پايت نوشتهاند.
دست بردار دختر!
گاهی بايد تنها برای يکی پارهنور،
شنيدنِ يک تکه، يک ترانه حتی
همتایِ صبوحکشانِ سحری
از هزار و يک شبِ اين آسمانِ خوابآلوده بگذری!
خيال کردی تو
عشق فقط لابهلایِ کلماتِ سادهی من است؟
هوو . راهها مانده تا خيلی غروب!
سید علی صالحی
http://www.seyedalisalehi.com/cgi-bin/content.pl?f=15&t=64
اشعار شاعران معاصر
اشتراک گذاری در تلگرام
تبلیغات
درباره این سایت